یادداشت تحلیلی
برگی از لغتنامهٔ بزرگ فارسی - ۱۶

برگی از لغتنامهٔ بزرگ فارسی - ۱۶
اکرم سلطانی
...................................................
«آسمانه»
در «لغتنامۀ بزرگ فارسی»، جزوۀ شمارۀ ۴ از حرف آ، یکی از معانی لغت «آسمانه» سطح فوقانی هر چیزی معنی شده است. مترادفهای آن سقف (عربی) و طاق (معرب) آمده است:
- چون دیوار تمام شد کار به آسمانه رسید.؟ (ترجمۀ تفسیر طبری، ۴/۸۳۷) (ق ۴)
- مستی به خانه کُن که آنچه زیر آسمانه توان کرد زیر آسمان نتوان کرد. عنصرالمعالی (قابوسنامه، ۶۹) (ق ۵)
- هدهد در آسمانۀ خانه نشسته و نظاره میکرد. سورآبادی (قصص قرآن، ۲۸۸) (ق ۵)
-تا بُوَد باغ آسمان گردان / چشم بر روی آسمانه مکن. سنایی (دیوان، ۱۰۱۳) (ق ۶)
-آسمانهاش به آسمان رسید. خاقانی (منشآت، ۸۸) (ق ۶)
- رسنی در آسمانۀ خانۀ خود بکشد و خود را به حلق بیاویزد. جرجانی (تفسیر گازر، ۶/۱۸۴)
«آسمانه» تا قرن ۱۱ کاربرد داشته است اما در گذر زمان از کاربرد آن کاسته شده به گونهای که امروزه تقریباً کاربرد خود را از دست داده است، مگر در نواحی خاصی.
قدما سقف دهان را هم آسمانۀ دهان میگفتند.
شما موافق هستید به جای سقف خانه بگوییم «آسمانۀ خانه»؟
...................................................
پینوشت: «لغتنامۀ بزرگ فارسی» عنوان فرهنگ لغتی است که مؤسسۀ لغتنامۀ دهخدا در دست تألیف دارد و تا کنون ۸ جلد از آن مربوط به حروف «آ»، «الف» و قسمتهایی از حرف «ب» منتشر شده است. «برگی از لغتنامهٔ بزرگ فارسی» یادداشتهای تحلیلی کوتاهی از این لغتنامه است که خانم اکرم سلطانی، سرپرست بخش تألیف مؤسسه آنها را تهیه کرده است و هر هفته یکی از آنها در وبگاه و شبکههای اجتماعیِ مؤسسهٔ لغتنامهٔ دهخدا منتشر میشود.
نظر شما :