یادداشت تحلیلی
برگی از لغتنامهٔ بزرگ فارسی - ۱۴

برگی از لغتنامهٔ بزرگ فارسی - ۱۴
اکرم سلطانی
...................................................
«آسا»
در «لغتنامۀ بزرگ فارسی»، جزوۀ شمارۀ ۳ از حرف آ، برای لغت «آسا» چهار مدخل آمدهاست: مدخل شمارۀ ۱، بن مضارع از مصدر آسودن است، مدخل شمارۀ ۲ اسم است و برای آن ۶ معنی ازجمله زیور و زینت، وقار و آهستگی، هیبت و صلابت، شکل و هیئت، تصویر و شمایل ذکر شده است، مدخل شمارۀ ۳ که آن نیز اسم است، خمیازه و دهندره معنی شدهاست، مدخل شمارۀ ۴ پسوند شباهت است که به اسم میپیوندد و صفت میسازد مانندِ برقآسا. همانطور که میبینید این چهار مدخل ارتباطی با هم ندارند. مدخل شمارۀ ۲ و شمارۀ ۳ امروزه کاربرد خود را از دست دادهاند:
- به انواع نفایس خویشتن را / به سانِ نوعروسی کرده آسا. عسجدی (دیوان، ۲۱) (۴۳۲)
- زور بستاند تدبیر تو از پنجۀ شیر / کبر بیرون کند آسای تو از طبع پلنگ. عثمان مختاری (دیوان، ۲۹۲) (۵۱۵)
- داوود مردی کوتاهبالا بود زردرنگ چون بیماران به هیئت عاجزان و آسای درویشان. میبدی (کشفالاسرار، ۱/۶۷۰) (۵۲۰)
- خانهای بود از یاقوت سرخ و آسای پیغامبر، اینجا به آسای نمازگزاران ایستاده. میبدی (کشفالاسرار، ۱/۶۶۶) (۵۲۰)
- در نماز آسا برنکشد که آن از دیو باشد. احمد جام (انسالتائبین، ۳۳۳، چ فاضل) (۵۳۶)
- عطسه از فرشته است و آسا کشیدن از شیطان است. محمد غزالی (کیمیای سعادت، ۲/۸۱) (۵۰۵)
...................................................
پینوشت: «لغتنامۀ بزرگ فارسی» عنوان فرهنگ لغتی است که مؤسسۀ لغتنامۀ دهخدا در دست تألیف دارد و تا کنون ۸ جلد از آن مربوط به حروف «آ»، «الف» و قسمتهایی از حرف «ب» منتشر شده است. «برگی از لغتنامهٔ بزرگ فارسی» یادداشتهای تحلیلی کوتاهی از این لغتنامه است که خانم اکرم سلطانی، سرپرست بخش تألیف مؤسسه آنها را تهیه کرده است و هر هفته یکی از آنها در وبگاه و شبکههای اجتماعیِ مؤسسهٔ لغتنامهٔ دهخدا منتشر میشود.
نظر شما :