یک فنجان واژهشناسی
واژهشناسی - ۳۶

یک فنجان واژهشناسی - ۳۶
بهروز صفرزاده
...................................................
«زرادخانه»
واژۀ «زرادخانه» از دو جزء تشکیل شدهاست: زراد + خانه.
در قدیم زره را با حلقههای فلزیِ ریز میبافتند و به کسی که کارش این بود «زرهباف» یا به عربی «زرّاد» میگفتند. واژۀ عربیِ «زرّاد»، بر وزنِ فَعّال، مشتق از فعلِ «زَرد» به معنیِ زره بافتن است. انباری را که در آن انواعِ جنگافزارها از قبیلِ نیزه و شمشیر و زره و سپر را نگهداری میکردند «زرادخانه» مینامیدند، که معادلِ امروزیاش میشود «اسلحهخانه». اما در دورانِ ما زرادخانه به معنیِ مجموعۀ سلاحهای یک کشور به کار میرود: زرادخانۀ هستهایِ آمریکا.
معادلِ انگلیسیِ زرادخانه arsenal (آرسِنال) است، که از واژۀ عربیِ «دارُالصّناعه» (دار + ال- + صِناعه) به معنیِ کارگاه یا کارخانه گرفته شدهاست؛ یعنی کارگاه یا کارخانۀ اسلحهسازی.
...................................................
پینوشت: «یک فنجان واژهشناسی» سلسله یادداشتهایی است که به کالبدشکافیِ برخی واژههای رایج در فارسی میپردازد و چند و چونِ پیدایش و تحولِ آنها را میکاود. این یادداشتها را آقای بهروز صفرزاده، از اعضای هیئتِ مؤلفانِ مؤسسهٔ لغتنامهٔ دهخدا، نوشته و هر هفته یکی از آنها در وبگاه و شبکههای اجتماعیِ مؤسسهٔ لغتنامهٔ دهخدا منتشر میشود. امیدواریم هر فنجان از این واژهشناسی به کامتان گوارا باشد.
نظر شما :