برگزاری همایش «سعدی و ویکتور هوگو» در تهران

به همت مرکز فرهنگی شهر کتاب، مرکز سعدیشناسی، رایزنی فرهنگی کشورمان در فرانسه و مرکز مطالعات هوگو وابسته به دانشگاه پاریس هفت، همایش «سعدی و ویکتور هوگو» برگزار شد. به گزارش ادارهکل روابط عمومی و اطلاعرسانی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، پس از برگزاری همایشهای «سعدی و پوشکین»، «سعدی و یونس امره»، «سعدی و سروانتس»، «سعدی و متنبی» و «سعدی و کنفوسیوس» در پنج سال گذشته در روز بزرگداشت سعدی، امسال همایش «سعدی و ویکتور هوگو» به همت مرکز فرهنگی شهر کتاب، مرکز سعدیشناسی، رایزنی فرهنگی ایران در فرانسه و مرکز مطالعات هوگو وابسته به دانشگاه پاریس هفت، در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد. در این همایش غلامعلی حدادعادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی، احمد سمیعیگیلانی، میرجلالالدین کزازی، ژان مارک هووس، فاطمه عشقی، طهمورث ساجدی، فریدون مجلسی، اصغر نوری، محمدرضا بایرامی، حمیدرضا شاهآبادی، محمدحسن شهسواری، مجید قیصری و مهدی یزدانیخرم، به ایراد سخنرانی پرداختند. علیاصغر محمدخانی، معاون فرهنگی و امور بینالملل شهر کتاب در آغاز همایش «سعدی و ویکتور هوگو» به تشریح جایگاه سعدی در گستره ادبیات جهان پرداخت و وجوه اشتراک میان وی و هوگو را نیز برشمرد. محمدخانی اظهار کرد: سعدی در اروپا، به ویژه در فرانسه، جایگاه و مقام والایی داشته است و همچنان دارد. آثار و افکار وی تقریباً یک قرن پیش از تمام شعرای فارسیزبان در اروپا ترجمه شده است. در سال ۱۶۳۴ میلادی نخستین ترجمه منتخب گلستان به زبان فرانسه در پاریس منتشر شد. ۱۷۲ سال پس از این ترجمه ویکتور هوگو متولد شد. او نزد ایرانیان اهمیت بسزایی دارد؛ میتوان میزان این اهمیت را با اهمیت سعدی نزد ایشان مقایسه کرد. به اعتقاد هوگو ادبیات باید در دورههای مختلف بر اساس روشهای زندگی متحول شود و با پیشرفتها همسویی یابد. وی افزود: نهضت «رمانتیسم» (که پیدایش آن تا حدی مرهون انتشار آثار شرقی است) از آغاز به استقبال سعدی شتافت. هوگو، عباراتی از سعدی را سرلوحه سه شعر در شرقیات قرار داد. تأثیر او در کتاب دیگر هوگو «افسانهی قرون» نیز پیداست. تصورات این نویسنده فرانسوی درباره ایران از مطالعات وی درباره سعدی و نیز کتاب هفتم هرودوت متأثر است.. بر خوان گستردهی سعدی غلامعلی حدادعادل، به عنوان سومین سخنران همایش در ابتدای سخنان خود ضمن تأکید بر ضرورت برگزاری چنین همایشهایی از رویکرد شهرکتاب در این باره قدردانی کرد. وی سپس از علاقه شخصی خود به سعدی گفت و از آن پس به تشریح جایگاه «گلستان» در آموزش زبان فارسی و ترویج این زبان در دیگر کشورها پرداخت. حدادعادل گفت: «گلستان» از بدو تألیف به سال ۶۵۶ (به تصریح خود سعدی)، کتاب درسی در حوزههای فارسیآموزی، زبانآموزی و ادبآموزی در سراسر قلمرو فارسیزبانان (شبهقاره هند، آسیای میانه، آسیای صغیر، شمال آفریقا) بوده است. این کتاب به اندازهای در جای خود خوش نشسته است که بیرقیب و بیبدیل بوده است. میتوان برای بررسی چاپها و ترجمههای مختلف «گلستان» در هند تحقیقی ضروری را صورت داد. وی افزود: پس از تألیف «گلستان» دیگر کتابهای درسی منسوخ شدهاند؛ این اثر حتی توانسته است جا را بر کتابی چون «کلیله و دمنه» تنگ کند. اگر «گلستان» تألیف نمیشد، «کلیله و دمنه» نقش آن را ایفا میکرد؛ اما «گلستان» بر این اثر (با همه زیباییها و لطافتهایش) غلبه کرده است. رئیس بنیاد سعدی ادامه داد: سنت گلستانخوانی هیچگاه منسوخ نشده است و همچنان در مدرسههای فارسیزبان ادامه دارد؛ گرچه این سنت قدری ضعیف شده است. میتوان گفت همه ادیبان، نویسندگان و شاعران به نام ما بر سر سفره سعدی نشستهاند و از «گلستان» او بهره بردهاند. نقش «گلستان» در قوتبخشیدن به زبان و ادب فارسی در ذهن و روح فارسیزبانان و ایرانیان شبیه نقش شیر مادر است در استحکام استخوانبندی و قوت اندام یک انسان. رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در بخش دیگری از سخنانش ویژگیهای محتوایی «گلستان» را برشمرد. وی گفت: «گلستان» کتاب بیان واقعیات است؛ یعنی نگاه سعدی، نگاهی واقعنگر است؛ او نه ایدهآلیست است و نه به سبک داستاننویسان قدیم ایرانی به سحر و جادو و عوالم جادویی متوسل شده است. مخاطب در رویارویی با داستانهای سعدی در مییابد وقایع در همین دنیا صورت یافتهاند و تصویر همین دنیایی هستند که او در آن میزید؛ برای او داستانهای سعدی تکرارپذیر مینمایند؛ او نمیخواهد از نفهمیدن مخاطبان بهره جوید و آنها را به تعجب وادارد. تجربههای زیسته سعدی در این اثر بازتاب یافته است؛ به این معنی که انسانی با استعداد شگرف پا در سفر نهاده و آفاق را گردیده و مهر بتان ورزیده و خوبان فراوان دیده است. سعدی حاصل دنیادیدگی خود را در «گلستان» ریخته است.
نظر شما :