لغتنامه
نمایش ۱ تا ۹ مورد از کل ۹ مورد.
# | مدخل | معنی |
---|---|---|
| ||
۱ | آدین | (اِ) خوازه و آرایش ها که بنوروز یا گاه ورود پادشاهان و جشنهای بزرگ در کویها و برزنها و راهها کنند. آذین. |
۲ | آدینده | [ یَ دَ / دِ ] (اِ) قوس قزح :
عَلَم ابر و تندر بود کوس او
کمان آدینده شود ژاله تیر.رودکی. و آن را کمان گردون، کمان بهن، کمان رستم، کمان شیطان، آفنداک، شدکیس، سرویسه، تیراژه، ... |
۳ | آدینه | [ نَ / نِ ] (اِ) نام روزی از هفته میان پنجشنبه و شنبه، و آن در پیش مسلمانان چون شنبه نزد یهود و یکشنبه نزد نصاری عید و روز آخر هفته باشد. جمعه. جامع. یوم الازهر: تا چو ... |
۴ | آدینه بازار | [ نَ ] (اِخ) نام رودی در سرحد ایران و روس در سه فرسنگی بالهارود، و این رود بساری قمیش پیوندد. |
۵ | آدینه وند | [ نَ وَ ] (اِخ) (ایل...) رجوع به طرهان (ایل...) شود. |
۶ | باباآدینه | [ نَ ] (اِخ) دهی از دهستان چاپلق بخش الیگودرز شهرستان بروجرد ۵۱ هزارگزی شمال باختری الیگودرز کنار راه مالرو کیله به ده آقاجلگه، معتدل. سکنهٔ آن ۱۹ تن شیعه، لری، بختیاری. آب آن از قنات و چاه و محصول ... |
۷ | چشمه آدینه | [ چَ مَ نَ / نِ ] (اِخ) دهی از دهستان خسروآباد شهرستان بیجار که در ۱۸ کیلومتری جنوب خاوری بیجار و یک هزارگزی باختر شوسهٔ بیجار همدان واقع است. تپه ماهوری و سردسیر است و ۱۸۰ تن سکنه دارد. ... |
۸ | چشمه آدینه | [ چَ مِ نَ / نِ ] (اِخ) دهی از دهستان مهربان بخش کبودراهنگ شهرستان همدان که در ۱۰۵ هزارگزی شمال باختری قصبهٔ کبودراهنگ و ۱۸ هزارگزی شمال خاوری راه همدان به بیجار واقع است. کوهستانی و سردسیر است ... |
۹ | روز آدینه | [ زِ نَ / نِ ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) روز جمعه. رجوع به آدینه و جمعه شود. |