[ کَ / کِ ] (ن مف مرکب) بناکرده.
معموره. آبادکرده. ساخته :
این نهال نشانده را مشکن
مکن آبادکرد خویش
خراب.مسعودسعد.
مرجع: دهخدا، علیاکبر: لغتنامهٔ دهخدا (نسخه دیجیتال، https://dehkhoda.ut.ac.ir ) براساس نسخه فیزیکی ۱۵ جلدی انتشار سال ۱۳۷۷. موسسهٔ لغتنامهٔ دهخدا و مرکز بینالمللی آموزش زبان فارسی دانشگاه تهران، ۱۳۹۹.