[ مُ تَ کِ ] (ع ص) در مسجد برای
عبادت نشيننده. (غياث) (آنندراج). کسی که
هميشه در مسجد مشغول عبادت باشد. (ناظم
الاطباء). مقيم و ملازم در جايی برای عبادت.
متوقف در مسجد و خانقاه و جز آن برای
مدتی طويل عبادت را. (يادداشت به خط
مرحوم دهخدا). کسی که اعتکاف کند و
اعتکاف ماندن در مسجد النبی و مسجدالحرام
و يا مسجد جامع است با رعايت شرايط معين
و آن يکی از اعمال حسنه است که ثواب آن
معادل با زيارت بيتاللََّه است. (فرهنگ لغات
و اصطلاحات عرفانی جعفر سجادی):غ
معتکفان حرم غيب راغ
نيست به از خامهٔ تو ديدهبان.خاقانی.غ
و آن عمرخوار دريا و آن روزهدار آتشغ
چون معتکف برهمن نه قوت و نه نوالش.غ
خاقانی.غ
حبلاللََّه است معتکفان را دو زلف اوغ
هم روز عيد و هم شب قدر اندراو نهان.غ
خاقانی.غ
گه نعرهزنان معتکف صومعه بوديمغ
گه رقصکنان گوشهٔ خمار گزيديم.عطار.غ
بر بالين تربت يحيی عليهالسلام معتکف بودم.
(گلستان).غ
بتی داشت بانوی مصر از رخامغ
بر او معتکف بامدادان و شام.غ
سعدی (بوستان).غ
و رجوع به اعتکاف شود. || مقيم. متوقف.
ملازم جايی. (يادداشت به خط مرحوم
دهخدا):غ
کعبه همچون شاه زنبوران ميانجا معتکفغ
عالمی گردش چو زنبوران غريوان آمده.غ
خاقانی.غ
کعبه که قطب هدی است معتکف است از سکونغ
خود نبود هيچ قطب منقلب از اضطراب.غ
خاقانی.غ
پسری کارزوی جان پدر بود گذشتغ
تا ابد معتکف خاک پسر باد پدر.غ
خاقانی.غ
گر ز درت غايب است جسم طبيعتپذيرغ
معتکف صدر تست جان طريقتگزين.غ
خاقانی.غ
اين ابربين که معتکف اوست آفتابغ
وين آفتاب کابر کرم سايبان
اوست.خاقانی.غ
- معتکف شدن؛ مقيم شدن. ملازم شدن.
جای گرفتن:غ
عشق تو کاندر ميان جان من شد معتکفغ
کی فراموشش کنم گر من فراموش آمدم.غ
عطار.غ
گربه در سوارخ از آن شد معتکفغ
که از آن سوراخ او شد معتلف.مولوی.غ
|| گوشهنشين. (ناظم الاطباء). گوشهگير.
خلوتنشين. (يادداشت به خط مرحوم
دهخدا).غ
- معتکف نشستن؛ گوشهگيری کردن. در
خلوت نشستن. عزلت گزيدن: فلان عزم
کرده است و نيت جزم که بقيت عمر معتکف
نشيند و خاموشی گزيند. (گلستان).غ
|| (اصطلاح تصوف) مراد از معتکفان
حظاير علوی و معتکفان حظاير ملک و
ملکوت و معتکف آشيانهٔ خدمت، اهل اللََّهاند.
(فرهنگ لغات و اصطلاحات عرفانی دکتر
سجادی). || از چيزی باز ايستاده شونده.
(غياث) (آنندراج). || آن که انتظار چيزی
کشد. (ناظم الاطباء). و رجوع به اعتکاف
شود.غ
مرجع: دهخدا، علیاکبر: لغتنامهٔ دهخدا (نسخه دیجیتال، https://dehkhoda.ut.ac.ir ) براساس نسخه فیزیکی ۱۵ جلدی انتشار سال ۱۳۷۷. موسسهٔ لغتنامهٔ دهخدا و مرکز بینالمللی آموزش زبان فارسی دانشگاه تهران، ۱۳۹۹.