[ مُ تَ ] (ع ص) عبد معتق؛ بندهٔ آزاد.
(منتهی الارب) (ناظم الاطباء). آزادکرده.
آزادهشده. (يادداشت به خط مرحوم دهخدا)
(از اقرب الموارد):غ
با کفش نامستحق و مستحقغ
معتقان رحمتاند از بند رق.مولوی.غ
و رجوع به اعتاق شود.غ
مرجع: دهخدا، علیاکبر: لغتنامهٔ دهخدا (نسخه دیجیتال، https://dehkhoda.ut.ac.ir ) براساس نسخه فیزیکی ۱۵ جلدی انتشار سال ۱۳۷۷. موسسهٔ لغتنامهٔ دهخدا و مرکز بینالمللی آموزش زبان فارسی دانشگاه تهران، ۱۳۹۹.