[ سُ ] (اِخ) ابن محمدجان کوسج
قراباغی. متوفا به سال ۱۰۵۴ هـ . ق. در علم
معقول از مستعدان روزگار گذشته و در فکر و
سخن هم فائق اقران گشته. او راست:
خون شد دل من خوب شد این خون شدنی بود
آن به که ز بیداد تو شد چون شدنی بود.
(از فرهنگ سخنوران) (از صبح گلشن ص ۶۱۷).
و رجوع به مآخذ مندرج در فرهنگ
سخنوران شود.
مرجع: دهخدا، علیاکبر: لغتنامهٔ دهخدا (نسخه دیجیتال، https://dehkhoda.ut.ac.ir ) براساس نسخه فیزیکی ۱۵ جلدی انتشار سال ۱۳۷۷. موسسهٔ لغتنامهٔ دهخدا و مرکز بینالمللی آموزش زبان فارسی دانشگاه تهران، ۱۳۹۹.