[ مُ رْ ] (نف مرکب) ریزندهٔ
مروارید. || (ن مف مرکب) مروارید دوخته.
زینت شده به مروارید: تمامت رجال و
نساء و بنین و بنات ثیاب مرواریدریز که از
غرت بریق و تلألؤ لآلی آن انجم لیالی
میخواسته. (جهانگشای جوینی).
مرجع: دهخدا، علیاکبر: لغتنامهٔ دهخدا (نسخه دیجیتال، https://dehkhoda.ut.ac.ir ) براساس نسخه فیزیکی ۱۵ جلدی انتشار سال ۱۳۷۷. موسسهٔ لغتنامهٔ دهخدا و مرکز بینالمللی آموزش زبان فارسی دانشگاه تهران، ۱۳۹۹.