معنی ذ
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
لغتنامۀ دهخدا
لغتنامۀ دهخدا
ذ
(حرف) حرف نهم است از حروف الفبای
عرب و یازدهم از الفبای فارسی و بیست و
پنجم از حروف ابجد و در حساب جمّل آن را
به هفتصد دارند. و نام آن ذال است و گاه برای
استواری ضبط ذال معجمة گویند و آن از
حروف روادف و شمسیّة و ارضیة یا ترابیة و
مصمته و نیز از حروف مجزوم است.
ابدالها:
حرف «ذ» در فارسی:
--> بدل به «د» شود:
گذار MMM گدار.
--> و به «گ» بدل گردد:
آذر MMM آگر (آتش).
--> و بدلِ «همزه» آید:
پاذیز MMM پائیز: از سر دولاب برخاست
و به دارالملک همدان آمد، فصل پاذیز بود.
(راحةالصدور راوندی). در سنهٔ ست و اربعین
و خمسمائة به فصل پاذیز قصد بغداد کرد.
(راحةالصدور راوندی).
حرف «ذ» در تعریب:
--> بدلِ دال آید:
بیجاذق MMM بیجاده.
شوذر MMM چادر.
فالوذج MMM پالوده.
ساذج MMM ساده.
انموذج MMM نموده.
سنباذج MMM سنباده.
--> و بدلِ «ز» آید:
ذقن MMM زنخ.
حرف «ذ» در عربی:
--> بدل به «ش» شود:
ذرف MMM شرف.
--> و بدل به «ث» شود:
مرذ MMM مرث
ذَروَت MMM ثَروَت
-

© تمامی حقوق متعلق به مؤسسۀ لغتنامۀ دهخدا و مرکز بینالمللی آموزش زبانفارسی دانشگاه تهران است.