[ بِ خِ ] (ترکیب اضافی، اِ
مرکب) آب زندگانی، و مجازاً علم لدنّی.
(برهان):
در کلک تو سرّ غیب مضمر
در لفظ تو آب خضر مدغم.
کمال الدین اصفهانی.
مرجع: دهخدا، علیاکبر: لغتنامهٔ دهخدا (نسخه دیجیتال، https://dehkhoda.ut.ac.ir ) براساس نسخه فیزیکی ۱۵ جلدی انتشار سال ۱۳۷۷. موسسهٔ لغتنامهٔ دهخدا و مرکز بینالمللی آموزش زبان فارسی دانشگاه تهران، ۱۳۹۹.